امام رضا!

چقدر زمین بخوریم، تا دلت برایمان بسوزد؟ چقدر سیاه روی تر شویم تا تو که فرزند کسی هستی که "طبیب دوار بطبه" معرفیش کرده اند، نگرانمان شوی؟

من بنده زشتم که خریدار ندارم

برده نفروشید که بازار ندارم

از خدمت اربابِ کرم عار ندارم

در کوله به جز توشه ای از خار ندارم

خوب است که در کنج همین خانه بمیرم

مگذار که پشت در میخانه بمیرم

بدتر ز من ای خالق بخشنده نداری

همچون من خود باخته شرمنده نداری

مأموریت حضرت موسی است بهانه

در خلقت خود بدتر از این بنده نداری

بیمارم و در پای طبیبانه بمیرم

مگذار که پشت در میخانه بمیرم

دیگر اینکه، ستم هنوز باقی است و ظالم، غالب. "هو یملأ الارض قسطا و عدلا..." را بفرست