22 بهمن
22 بهمن هر سال با حضور مردم در خیابانها به عنوان جشن سالگرد رخداد انقلاب اسلامی سال 57 برگزار می شود.
اگر اشتباه نکنم، در مراسم سالگرد انقلاب دیگر کشورها، رژه نظامی برگزار می شود. از این نمایش چیزی که به ذهن ها متبادر می شود، به رخ کشیدن قدرت نظامی دولتِ سر کار آمده ی پس از انقلاب، نمایاندن اقتدار آن و ایجاد رعب در دل مخالفان آن است. این درحالی است که در ایران با حضور مردم و به رخ کشیدن حمایت مردمی از نظامِ پس از انقلاب، سالگرد آن جشن گرفته می شود و این اتفاق تنها در مورد انقلاب ایران رخ می دهد. با این حال میبینیم که نظام ایران توسط قدرت های بزرگ و رسانه های وابسته شان به غیر دموکراتیک بودن متهم می شود. این که مردم چیزی می خواهند، و نظام حاکم چیزی دیگر.
اما جشن 22 بهمن، امسال جور دیگری بود. فشارهای متعدد اقتصادی بر مردم و گرانی، دعواهای کودکانه مسئولین، و روراست نبودن آنها با مردم همگی باعث می شد انتظار رود حمایت مردم از نظام کاهش پیدا کند. البته کاملا طبیعی است که این گونه باشد. که هست. طبیعی است که کسانی که اعتفاد ضعیف تری دارند از مشکلات پیش آمده نسبت به نظام دلسرد شوند. این که حرفی نیست. اما در عین حال دیدیم که جمعیت قابل توجهی به صورت فشرده و انبوه در راهپیمایی آمدند.
آقا آی تو این بوق های وسط خیابان شعار های کلیشه ای و تکراری می دادن!
حرفهای کلیشه ای رسانه های دولتی و مسئولین در این باره کجا، حرف دل و نیت مردم کجا. آقایان مسئولی که با حضور مردم نفس راحتی کشیدند و به تداوم حضورشان در صندلی نرم حکومت امیدوار تر شدند. در حالی که مردمی که به راهپیمایی آمدند چه بسا با دلی پر از کینه و درد از بدرفتاری آقایان حضور داشتند اما با قلبی معتقد به ارزشهای حقیقی انقلاب اسلامی برای حمایت از نظام و اصول اساسی آن پشت به پشت هم فوج فوج صفهای راهپیمایی را شکل می دادند. دلم می خواست دوربینی داشتم و تصاویری را از مردم می گرفتم. حتما شما هم نمونه هایی دیده اید؛ مرد میان سالی که خانه اش در سر راه مردم در راهپیمایی بود در یک سینی لیوانهای پر از آبی را به مردم به چاشنی لبخندی تعارف می کرد. و و و و

در آخر مراسم راهپیمایی هم،مسئولین قربان صدقه مردم می رفتند با همان ادبیات تکراری و کلیشه ای و آدم ... کن. "ای مردم ولایتمدار، بصیرت شما مشت محکمی بر دهان استکبار جهانی زد" و...
آقای میکروفون به دست! وقتش برسد بصیرت مردم مشت محکمی هم بر دهان شما نیـــــــــز، خواهد زد! عجول نباشید!
آقای ریشوی روی سن! لطفا کمی فکر کن؛ باور کن، تملق مردم را بکنی یا نکنی ، آنها وظیفه خودشان را خوب می دانند. تو اعصاب ملت را بیش از این خورد نکن.
آی تویی که زبانت باز شد برای گفتن اراجیفی تکراری و کلیشه ای و در وصف "حماسه ملت"! ستایشها کردی، کجا بودی وقتی از حضرتش، دعوت شد که به جمع جوانانی بیایی که خیلی وقت پیش حق بود به آنها سر می زدی و حالی ازشان می پرسیدی؟ کاش می دانستی عرضه کردن ریـختـت برای مردم در این روز، نفرت انگیز بود و بر خلاف "مصالح نظام" و بر خلاف "بصیرت"! و کاش به جایش به یک پیک نیک می رفتی و به همراه خانواده با خرج کردن پولهایی باد آورده صفا می نمودی، بی غم و غصه از گرانی.
ندیدیم جایی مسئولین متواضعانه از مردم عذر خواهی کنند به خاطر مشکلات پیش آمده. تا بوده، مشکلات را گردن استکبار انداخته اند و حرفهای تکراری را فالب مردم می کنند. آقای محترم! شمار فراوانی از مردم ما به عقیده من ، حاضرند محرومیتهای مالی و جانی را بخرند اما عزت و استقلال و دین خودشان را نفروشند. پس این ادا و اطوارهای شما دیگر چیست؟
سراغ ندارم یک بار رییس جمهور به صورت کاملا رسمی با کلامی نرم و متواضعانه از رسانه ملی و تریبون عمومی با مردم سخن بگوید و از نا رسایی ها عذرخواهی کند. لابد مبادا جلوی رقبا کم بیاورد!
مردم خوبی داریم قدر بدانید آقایان محترم و بی خبر.
پی.....نوشت:
راستش اونجوریا حقوق بگیر نشدم! و حقوق و مزایای هنگفتی ماهانه به حسابم ریخته نمی شود. و نانم در گرو کلام و عقیده ام نیست که مراقبش باشم. و اگر آرمانخواهانه سخن می گویم، پناه می برم به خدا.
المومنین و المومنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف، و ینهون عن المنکر
پی نوشت:
گرانی و تحریم ها سخت است ولی...
پی نوشت آخر را با تو نبودم. توی اشراف مأب متکبر که در مراسماتت روی مبلمان گران قیمتت می نشینی ، برای میهمانانت چند جور غذا آماده می کنی، چند جور میوه به آنها می خورانی و در آخر، کلی از غذاها را از زیادی اش دور می ریزی. و سپس آروغی زده و از گرانی ها شکایت می کنی و به میهمانانت از فقر و بی عدالتی که از نظام به مردم تزریق شده می گویی.
بسم الله