و خدایی که همین نزدیکی است

این همه قرن های متمادی گذشته است و خیلی وقت هم هست که لامپ اختراع شده است این همه لامپ و پروژکتورها عظیم ساخته شده است و این همه شب ها، لامپها روشن هستند و چقدر هم سودمندند. و چقدر کمک کردند که در ظلمت و تاریکی شب راه را گم نکنیم و خیلی از کارهای مفید دیگر را در شب انجام دهیم و تاریکی مانعمان نشود.

ولی وقتی هنگامه شب، از دور به یک شهر پر از پروژکتور های قوی و پر نور نگاه می کنیم می بینیم باز هم تاریک است!

هنوز بشر نتوانسته است بر شب و تاریکی شب، غلبه کند. و هنوز نتوانسته است از خورشید بی نیاز شود. عجب لامپی است خورشید!

و عجب ادیسونی داشته است!

 که از قبل از ادیسون برای خودش ادیسونی بوده!

فلما رای شمس بازغه قال هذا ربی هذا اکبر فلما افلت قال یا قوم انی بری ء مما تشرکون

.

.

.

.

ماه و ستاره و باد و بارون پیشکش چشمای قشنگت!

.

.

.

پرسشی که بهتر است پرسش بماند. و البته اجازه هم داده نشود که فراموش شود.

مومن بهتر است یا دانشمند کافر؟ و سوالات دیگر مانند این.

.

.

.

.

.

.

داشت شیشه ساعتش را تمیز می کرد و همین طوری بهش زل زده بود.

پرسیدم ساعت چنده؟

برگشت یه بار نگاهم کرد و با این که تا اون لحظه داشت به ساعتش نگاه می کرد دوباره ساعت را نگاه کرد.

و سا عت را بهم گفت!1و2



پاورقی

1. ای وای بر اینکه آینه در چشمانت باشد و خود را نبینی.

ای وای از اینکه به چیزهایی مدام زل بزنی و اونها رو نبینی

ای وای اگر مصداق این آیه باشی من کان فی هذه الدنیا اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا

2.وقتی آدم لالمونیش گل کند و حرف حسابش ته بکشد، شاید اگر سعی هم کند که بنویسد... بی خود بنویسد. اون وقته که حالا حالا ها آپ تو دیت!!! نمی شود.



طفیل هستی عشقند آدمی و پری*ارادتی بنما تا سعادتی ببری


ما هم شما رو دوست داریم. آقا سید مرتضی!

برایمان فاتحه ای بخوان. چه اینکه تو مقبره ای داری و سکوتت گوش همه را می نوازد و هر کس یادی از تو می کند و ما که فریاد و هیاهوی مَنَم مَنَمِـمان با تمام وجود رخ می دهد به گوش هیچ کس نمی رسد.

سر قبر نداشته ما اشک بریز. نه اشک فراق، که اشکی برای فقدان و مرگ. مرگی که هست ولی تمام دنیا و رنگ آمیزی های پر زرق و برقش ما را از آن غافل کرده است.

به خاطر شاهد بودنت و شهید بودنت.

اشکی از روی عاطفه و ترحم بریز.

برای ما خیرات کن.

بر سر قبر ما بکوب تا شاید بیدار شویم. و دعا کن که خدا ما را بیامرزد.

تو خاموشی و اما صدایت همه جا پیچیده است

ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا

آهی می کشیم از سر حسرت. حسرتِ دوری و فراموشیمان.

حسرت فریب خوردن ها و زمین خوردن های پی در پیمان.

باشد که زمان این آه را به آغوش بگیرد و این آه را به تو بسپارد تا ترحمی بهمان کنی و دلت برایمان بسوزد.

و هنوز داری لبخند می زنی

یا امّـاه

بی بی دستم به دامان بلندت

نگاهی کن به صید در کمندت

بکش دست نوازش بر سر ما

بزن مرهم به زخم باور ما

 یا زهرای مرضیه  أغیــثـیـنا

.

.

.

حضرت خانم فاطمه زهرا (س) شهیده اقلیت حق در مقابل اکثریت دموکراسی است!