ما هم شما رو دوست داریم. آقا سید مرتضی!

برایمان فاتحه ای بخوان. چه اینکه تو مقبره ای داری و سکوتت گوش همه را می نوازد و هر کس یادی از تو می کند و ما که فریاد و هیاهوی مَنَم مَنَمِـمان با تمام وجود رخ می دهد به گوش هیچ کس نمی رسد.

سر قبر نداشته ما اشک بریز. نه اشک فراق، که اشکی برای فقدان و مرگ. مرگی که هست ولی تمام دنیا و رنگ آمیزی های پر زرق و برقش ما را از آن غافل کرده است.

به خاطر شاهد بودنت و شهید بودنت.

اشکی از روی عاطفه و ترحم بریز.

برای ما خیرات کن.

بر سر قبر ما بکوب تا شاید بیدار شویم. و دعا کن که خدا ما را بیامرزد.

تو خاموشی و اما صدایت همه جا پیچیده است

ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا

آهی می کشیم از سر حسرت. حسرتِ دوری و فراموشیمان.

حسرت فریب خوردن ها و زمین خوردن های پی در پیمان.

باشد که زمان این آه را به آغوش بگیرد و این آه را به تو بسپارد تا ترحمی بهمان کنی و دلت برایمان بسوزد.

و هنوز داری لبخند می زنی