میـــم.شیــن.شهیـــــــــد

این موضوع رو چگونه معنی می کنید؟ چطور تعبیر می کنید؟ یادم هست سال گذشته که بنرهای فضاسازی محرمو با بچه ها می زدیم بعد که باد و طوفان همه اش رو خراب کرد، ناراحت شدم. نه از این بابت که خرابی به بار اومد که بیشتر از این جهت که احساس کردم این اتفاق نمود بیرونی درون طوفان زده ماست شاید. یعنی کارت قبول نیست! در مورد اتفاق دیروز چه می فهمید؟

اگر ابرها دچار نخوت وغرورند و یا احساس تکبر می کنند چرا به اسم باران که دوستش داریم بر سر ما گل می ریزند؟ اگر به فکر مزارع نیستند یا لااقل به فکر گُل! به فکر کسی باشند که نمی تونه لباساشو بشوره! اصلا ما رو با شمایان پر غرور کاری نیست. باورت هست؟ اگر مطمئن شوم که این ابرها اندکی غرور و تکبر دارند دیگر برای بارششان اشتیاقی نخواهم داشت. و یادتان باشد به اسم باران خاک بر سر ما ریختید!

دیدید همه شهر و مردم گلی شدند؟ امروز هر ماشینیو که میدیدی گلی بود.

همینه دیگه اون بالا نشستن و به ریش ما می خندن. اگر خواسته مثل منی که برای آمدن باران اشتیاق نشان می دهم -تا در بهترین فرصت دعا کنم-باعث شده گِل بر سر مردم بریزند، اصلا نریزند! عیبی نیست. ما صادقانه باران را دوست داشتیم یا نه، خود خالق ابرها و باران و همه ما، قضاوت کند. و منتظر خواهیم ماند و خاطره این باران گلی در ذهن های ما  باقی می ماند و به خدای خالق و داور، روزی، عرضه خواهیم کرد. آنجا که صداقتها روشن می شود.²

البتـــــــــــــــــــــــ

خدایا شکرت. از تو هیچ گله ای نیست. این گله ما هم از ابرها و باران دیروز، به حساب انسان بودنمان و کوچک بودنمان است. آخه گفتن اگه کسی که از هوا شکایت می کند اگه یه کم بیشتر رو موضعش عمیق بشه میبینه که داره از خدا شکایت می کنه. اما جــــــــــــــــــون داداش ما از تو که گله ای نداریم. همه جـَــــــــــزع و فـَــــــــزعمون هم به خاطر کوچک بودنمونه. و اینکه شاید یکی از همه اونهایی که گلی شدند، اندکی عاطفه داشته باشد و این عاطفه هم به خاطر گلی شدن لباس و موتورش! اندکی جریحه دار شده باشد!

حــــــــــــب الدنـیا رأس کل خطیئه