اراجیف
نشسته ام منتظرش و از فرصت بدست آمده وب گردی ( ول گردی اینترنتی) می کنم
و از این فرصت محدود برای نوشتن شاید اراجیف در این جا بهره می جویم!
حرف حسابی هم اگر باشد شلخته است، برای نوشتن!
اما شلخته می نویسیم.
صبح چند افغانی را دیدم داشتند در سوز سرما روی یک ساختمان کار می کردند. شنیده بودم افغانی ها در شهرهایی مثل شاهرود ممنوع الترددند. اما برای کارهایی که برای ایرانی ها سخت است و یحتمل چون ما کشور میزبان هستیم و اختیار امر و نهی کردن به افغانی ها رو داریم، سخت ترین کار ها رو بهشون واگذار می کنیم، فارغ از اینکه چقدر طاقت فرساست. چون افغانی پست تر از ماست.
اصلا افغانی در ادبیات ما یک فحش محسوب می شود.
حال ندارم بیشتر بگویم. اما همین قدر بگویم اسلامی که برای بیدارسازی بشر آمده است گزاره هایی دارد که میشود نامشان را پیام اسلام به بشریت نامید.
"برابری سیاه و سفید، عجم و عرب در برابر خداوند از جهت شأن"
"تقوای الهی، یعنی داشتن عدالت فردی، یعنی داشتن صداقت و راستی و درستی ملاک برتری است."
"هیچ مرزی انسانها رو از هم جدا نمی کند مگر تقوا"
بسه دیگه...
هیچ چیز جای خود نیست...
تصور کنید دولتی واحد در جهان شکل بگیرد که بنا به عدالت در مورد میلیاردها انسان روی زمین قضاوت کند. خون ریزی های ناحق پایان پذیرد و قص علی هذا
سیاه و سفید و ایرانی و افغانی و عرب و عجم و...محو شود
بسم الله