ماه رمضان آمد! خوب اولا تبریک!
و اما بعد....
آمد ماهی که بارها و بارها از در و دیوار و رسانه های گوناگون تشویق به خواندن قرآن شود. واژه هایی مثل انس با قرآن و ختم قرآن و جزءخوانی و... را در این روزها زیاد به گوش می شنوید. کمپرسی کمپرسی قرآن است که در این روزها تلاوت می شود. گاهی توصیه می شود برای معنویت بیشتر، هنگام تلاوت، به صورت نوسانی و متناوب بدن خود را به عقب و جلو حرکت دهید! گاهی هم به چپ و راست.
حتما تجوید را رعایت کنید. و حروف را از مخارج صحیحش ادا کنید.
خوب است وقتی صوت حزین قرآن را می شنوید اشک بریزید.
لازم نیست بدانید چه می خوانید و اصلا لازم نیست....
لازم نیست بدانید گاهی قرآن تلاوت کننده اش را لعنت می کند لازم نیست... مبادا خاطرتان در این جشن رمضان! مکدر شود.
لازم نیست بدانید « وَيَا
قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ
تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ
مُفْسِدِينَ »(85 هود) یعنی چه؟
و همچنین ویل للمطففین چیست؟
ببینید عزیزان من! دین خیلی خوشگل است!
آمده است تا من و تو را در عبادات فردی کوشا کند.
آمده است عاملی باشد تا تخلیه روحی داشته باشیم.
آمده است تا فشارهای داخل زندگی را با یک روضه شنیدن و اشک ریختن تخلیه کنیم. آمده است از مصیبات کربلا بگوید تا اشک از مخاطبانش بگیرد.
آمده است تشویقتان کند به نماز شب تا نورانی و معنوی تر شوید.
آمده است دعوتتان کند که نسبت به دیگران لبخند بزنید.
توصیه کند که نسبت به دیگران بی آزار باشید و نکند به دیگران گوشزد کنید بالای چشمانشان ابرویی است تا از گفتارتان دچار رنجش شوند.
خوش باشید در این ماه بزرگ. مهمانی است دیگر!
دیدید قاریان خوشگل قرآن را؟ موهایی شانه کرده از یک طرف. با کت و شلواری مرتب! با محاسنی کاملا شانه شده. این ها ادمهای خوبی اند.
تلاوت قرآن و کمپرسی های پر از جزءهای قرآن ثواب های زیادی برایتان به ارمغان خواهد داشت. خوش باشید و آسوده از قبر و عذاب آخرت!
مبادا تکلمتان و گفتارتان جوری باشد که نورانیت چهرهتان و خط اتوی پیراهنتان خدشه دار شود!
باور کنید نسبت به مسجد و قرآن و ... احساس ناامیدی دارم. و دست و دلم به شرکت در مراسماتشان نمی رود.
نمی دانم چرا فریاد "چرا ها" و "علامت سوال ها" از منبر مسجد بلند نیست. نمی دانم چرا نسبت به گرانی ها و بی عدالتی های دیگر فریادی از روحانیت و مراجع تقلید بلند نیست. کافی است قرآنی در دنیا سوزانده شود. فرغون فرغون بیانیه هایی است که در محکومیتش تولید می شود. قرآنی که از کاغذهایی ساخته شده است و بی اثر!
اما اگر آیه ای از قرآن در عمل سوزانده و لگدمال شود، نمی یابید از مذهبیون که اعتراض درست و حسابی کند! و این چراست؟
این اعمال بیشتر وجدانمان را فریب می دهد و بس.

رفت و آمد کنید لطفا در این اداره ها؛ و ببینید مردم چه ناراضی از ادارات، با بد و بیراه گفتن از دفاتر آقایان مسئول خارج می شوند. و فریاد اعتراضی از مساجد در این باره بلند نیست.
و ایضا هنوز است که شعار حقوق بشر و سازمان ملل و دموکراسی از دولتهای شیاد و دروغگو داده می شود ولیکن هزاران انسان اند که کشته میشوند به جرم مسلمانی. از سازمان ملل که دروغگو و فریبکار است که انتظاری نیست. این قرآن خواندن های بی اثر ماست که تعجب آور است. این روحانیت ماست و این مسجد ماست که...
می خواهم کلامم را با روضه ای از ابی عبدالله به پایان ببرم. نبیـــنم ضجه نــزنید:
گويا پس از شنيدن خبر شهادت مسلم است كه حضرت ، اين خطبه را ايراد مى كند: الا ترون ان
الحق لا يعمل به ، و ان الباطل لا يتناهى عنه
آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی شود؟
روضه تمام شد. اما روضه همچنان باز است.
در این باره نیز:
خطر مذهبی های بی خطر
پاورقی:
یک. آنقدر دهانم پر است از حرف... حیف که با دهان پر نباید حرف زد!
دو. نگارنده شرمسار است از خویش بابت کیسه عملش و این همه گفتار و ادعایش. کلامش را با عملش قیاس نکنید. اگر حق بود بپذیرید.
سه.امیدوارم این گفتارها تقدس "شهیدِ" میم.شین.شهید را دچار خدشه نکرده باشد. تمام آنچه در اردوی راهیان نور به ما می آموزند این است که "خواهرم سیاهی حجاب تو از خون من رنگین تر است". و بعد از راهیان نور است که آدم معنوی می شود از همان ها که توصیفش در بالا رفت. این است که با این توضیحات عبارت "شهیدِ" میم.شین. شهید دارای معنویت نیست!
چهار.امیدوارم زودتر از بند آتش آزاد شویم. مخصوصا مثل من که خیلی عقبند.